خود-هيپنوتيزم درماني
خود-هيپنوتيزم درماني براي بهبود كيفيت زندگي، موضوعي مرتبط به علم هيپنوتيزم است.خود-هيپنوتيزم درماني براي بهبود كيفيت زندگي، راهي است كه شخص را قادر مي سازد تا با انجام صحيح و اصولي آن، ذهن خود را مديريت كند و از اين طريق آن را مانند يك برنامه نويس كامپيوتري، برنامه ريزي كند. يكي از دغدغه ها و يا شايد بهتر باشد بگوييم يكي از بزرگ ترين كنجكاوي‌‌هاي انسان، پي بردن به راز درون خويش است، يعني كشف درون و آنچه كه در محدود? حواس نمي گنجد. به اين منظور از روش‌هاي متعددي سعي كرده است تا به سرّ درون خويش پي ببرد و يا با دسترسي به ضمير ناخودآگاه خويش و فهم چيستي آن به آرامش دروني برسد. مراقبه (مديتيشن)، يوگاي ذهني، ذن و … تكنيك هايي هستند كه افراد براي نيل به اين امر به كار مي برند.
خود-هيپنوتيزم درماني، راهي براي رفع نواقص
خود-هيپنوتيزم درماني براي بهبود كيفيت زندگي، يكي از روش‌هاي برقراري ارتباط با زواياي تاريك و پنهاني وجود است. اهميت اين روش در آن است كه خود فرد با انجام تكنيك هايي، خود را در حالت هيپنوتيزم قرار مي دهد. خودش ابزار كار را به دست مي گيرد و به تعمير نواقص و كاستي هاي ذهن خويش مي‌پردازد. خود-هيپنوتيزم درماني، از ميان ساير روش‌هاي دسترسي به ذهن يا ضمير ناخودآگاه، بهترين آن و كارآمد ترين آن به حساب مي‌آيد. جالب است بدانيد، كارهاي غير قابل باوري كه مرتاضان انجام مي‌دهند، مثل راه رفتن بر روي آب و يا گذشتن از آتش، در شرايط خود- هيپنوتيزم صورت مي پذيرد. آن‌ها خود را هيپنوتيزم مي كنند و به اين ترتيب جسم از تأثير آتش آسيب نمي بيند.
ضمير ناخودآگاه، بخش پنهان ذهن
خود-هيپنوتيزم درماني، زير شاخ? هيپنوتيزم است كه به وسيل? آن، هيپنوتيزر فرد را در حالتي قرار مي‌دهد كه خودآگاهش در حالت تعليق قرار مي‌گيرد. ذهن، پديده اي است كه حاصل عملكرد مغز مي باشد. قابل مشاهده نيست اما حضور و تأثيرش بر رفتار و كردارهاي ما به خوبي مشهود است. طبق روانشناسي زيگموند فرويد، ذهن انسان از دو قسمت خودآگاه و ناخودآگاه تشكيل شده است. فرويد براي تفهيم اين اصل، تمثيل كوه يخ را مطرح مي كند. كوه يخي كه ما با چشم مي بينم، همان خودآگاه ماست، اما بخش بسيار بزرگ و ناپيداي كوه يخ در زير آب ها نهفته است و چشم ما قادر به ديدن آن نيست. اين بخش پنهاني معادل ناخودآگاه ماست. ما از خودآگاه خويش خبر داريم، محفوظات و خاطراتي كه خيلي ساده به ياد مي آوريم، قضاوت هاي ما دربار? روابطمان، ريشه احساسات و افكارمان در اين بخش صورت مي گيرد. اما ما از ناخودآگاه خويش اطلاعي نداريم. بخش پنهاني ذهن ما در عين اينكه توسط خود ما قابل درك نيست اما مانند يك رئيس قدرتمند، رفتار و افكار و احساسات ما را تحت الشعاع قرار مي دهد. تا حالا شده است كه حس كنيد بي دليل خشمگين هستيد؟ بي دليل احساس غمگيني مي كنيد و يا بي دليل مضطرب هستيد؟ خوب ريش? اين احساسات بي دليل در ناخودآگاه شماست!
فعال كردن توان واقعي ذهن با خود-هيپنوتيزم درماني
خود-هيپنوتيزم درماني، بهترين راه براي دسترسي به زواياي پنهان ضمير ناخودآگاه و همچنين تأثير بر آن است. به طور كلي ما تنها 5 تا 10 درصد از قابليت ذهن خود را استفاده مي كنيم. ذهن ما داراي قدرت و نيروهاي فراواني است كه اگر كسي بتواند بر روي اين نيروها متمركز گردد و آن ها را به فرمان در بياورد، قطعاً قادر خواهد بود كارهاي شگرفي انجام دهد. همگي با مثال عبور نور خورشيد از عدسي و آتش گرفتن كاغذ آشنا هستيم. تا به حال به اين انديشيده ايد كه چرا نور خورشيد در حالت عادي كاغذ را نمي سوزاند. اما وقتي آن را از طريق يك عدسي به كاغذ مي‌تابانيم، امكان آتش گرفتن كاغذ فراهم مي گردد؟ اين نمون? بارزي است از قدرت تمركز و به كار گيري نيروهاي ذهن. پراكندگي و عدم تمركز اين نيروها مانع توانايي كامل ذهن ماست.
درمان مشكلات روحي و جسمي به وسيل? خود-هيپنوتيزم درماني
در خود-هيپنوتيزم درماني، فرد با دسترسي به تمام زواياي ناخودآگاه خويش، نواقص و كاستي هاي خويش را مي فهمد. سپس با به كارگيري تلقينات درماني مناسب، مي تواند بسياري از مشكلات رواني و يا حتي جسمي خويش را بر طرف سازد. او قادر است با خود-هيپنوتيزم درماني، اعتماد به نفس خود را بيفزايد، اراده‌اش را قوي سازد، عادت هاي بد رفتاري را كه دارد، كنار بگذارد و تغييرات پايداري در ذهن خود ايجاد كند. بسياري از بيماري ها مثل حمله هاي آسمي، مشكلات گوارشي، دردهاي روماتيسمي، سر دردهاي مزمن، اختلالات خواب و … از طريق خود- هيپنوتيزم درماني، قابل برطرف شدن هستند. اعتياد به سيگار يا مواد مخدر، درمان اختلالات جنسي و خيلي امور ديگر را مي توان با اين شيو? درماني از بين برد. خود- هيپنوتيزم درماني مشابه كاري است كه هيپنوتيزر روي بيمار انجام مي دهد، اگرچه فرد هشيار است، اما ذهن نقادش كه كارش قضاوت است، يعني خودآگاه، در حالت تعليق قرار مي‌گيرد. بيمار روي تلقينات پزشك خود متمركز مي شود و در اين حالت ناخودآگاه او تلقينات درماني را بي هيچ قضاوتي مي پذيرد و اين يعني تغيير در عملكرد ذهن؛ اما تغيير مثبت كه منجر به بهبود زندگي فرد مي شود.